مدیریت نوآوری در سال 2022

مدیریت نوآوری: دستورالعملی ضروری در سال 2022

امروزه مدیریت نوآوری، نقطه کانونی بسیاری از کسب و کارها است. اگر این امر اولویت کسب و کارتان نیست، شما با عرضه محصولات بی رونق، کسب و کار خود را به خطر می اندازید.

درحالیکه هر شرکتی ممکن است ایده های بزرگی داشته باشد، تنها سازمان هایی که استراتژی و رهبری موثری دارند میتوانند در کسب و کار خود رشد کنند و به موفقیت برسند.

در این مقاله، مدیریت نوآوری را به بحث میگذاریم تا اهمیت مدیریت ایده های جدید را درک کنیم.

مدیریت نوآوری چیست؟

مدیریت نوآوری یا یک سیستم مدیریت نوآوری، فرآیند مدیریت ایده های جدید از ایده پردازی تا اقدام به عمل و تبدیل آن به واقعیت میباشد. این رویکرد چهار گام مجزا دارد:

تولید: طوفان ذهنی کارمندان جهت آشکارسازی مفاهیم نهفته

ذخیره: ثبت ایده ها به روشی که به آسانی با سهامداران اصلی مطرح شود.

ارزیابی: به بحث گذاشتن و نقد ایده های نوآور جهت متناسب کردن آنها با نیازهای خود

اولویت بندی: تصمیم در مورد اینکه کدام ایده های نوآور اجرا خواهند شد، تا منابع را در شرکت شما به بالاترین سطح برسانند.

مدیریت نوآوری، متاثر از اهداف کسب و کارِ سطح بالا میباشد که ارزش مهمی را برای سازمان به وجود می آورد. اقدامات قطعی، از نوآوری شما ناشی میشود؛ همانطور که نوآوری شما نتیجه ی دیدگاه تان نسبت به کسب و کار و مشکلات آن میباشد.

به منظور اجرای فرآیند مدیریت نوآوری موثر، لازم است ارتباط بسیار خوبی میان کارمندان در تمام سطوح و همچنین محیطی مشارکتی وجود داشته باشد تا ایده های نوآور بیشتری ارائه شوند.

چرا مدیریت نوآوری در شرکت بیش از پیش اهمیت دارد؟

نابودی شرکت هایی که نوآوری ندارند حتمی است، درست مثل شرکت هایی چون Blockbuster, Borders, Polaroid و Kodak. توجه داشته باشید که اینها فروشگاه های خانوادگی یا استارتاپ های تازه کار نیستند- بلکه برندهای بسیار بزرگی اند که با داشتن منابع مالی، روزی بر صنایع خود تسلط داشتند.

اگر برندهایی مثل اینها میتوانند از عدم نوآوری نابود شوند، پس این نابودی میتواند برای هر شرکتی اتفاق بیفتد. اما نوآوری به تنهایی کافی نیست- بلکه به فرهنگی مشارکتی نیاز دارد که کارمندان را تشویق کرده تا ایده های خود را ارائه کنند و از ایده هایی که ماهیت کارآفرینی دارند حمایت کند.

در غیر اینصورت کارمندان، انگیزه ی کمی برای صحبت و ارائه ی دیدگاه خود خواهند داشت، چه در موقعیت مدیریتی سطح بالا باشند چه نباشند. با مدیریت و تشویق به نوآوری، میتوانید محصولات جدید را کشف کرده، هزینه ها را کاهش داده و فرآیند توسعه خود را به طور چشمگیری افزایش دهید.

سازمان هایی که مدیریت نوآوری ندارند راه حل های قدیمی را به بازار می آورند. این امر توانایی شما را برای پیشرفت و موفقیت در رقابت کم میکند.

شرکت بلاکباستر نتوانست نوآوری را گسترش دهد، در عوض به مدل قدیمی خرید و کرایه ی فیلم و بازی های ویدئویی در فروشگاه تکیه کرد. نتفلیکس توانست با عرضه ی مستقیم دی وی دی ها به در خانه، شرکت بلاکباستر را مختل کند. کمی بعد، نتفلیکس با ارائه پخش دیجیتالی مجموعه ی بزرگی از سرگرمی، در این عرصه استوار ماند.

با نادیده گرفتن تحول حتمی در صنعت، شرکت بلاکباستر علی رغم در دست داشتن تمام منابع مورد نیاز برای حفظ موقعیتش در بازار، خود را نابود کرد.

عوامل کلیدی مدیریت نوآوری

چهار عامل اساسی در مدیریت نوآوری وجود دارد: توانمندی، ساختار، فرهنگ و استراتژی. از آنجا که هر ایده ایی میتواند به عنوان نوآوری درنظر گرفته شود، این عوامل نیز کمک میکنند تا منظم بمانیم.

بیایید نگاهی دقیق تر به این چهار رکن بیندازیم.

توانمندی

توانمندی اصلی یک شرکت همان کارهایی است که شرکت به بهترین نحو انجام میدهد. با این حال انجام یک کار به خوبی، به این معنی نیست که آن کار مهم است؛ زیرا ممکن است همیشه این توانمندی همراستا با نیازهای بازار نباشد.

برحسب مدیریت نوآوری، متمایز کردن توانمندی کارمندانتان از دیگر اعضای سازمان مفید است. کارمندان شما ممکن است مهارت های منحصر به فردی داشته باشند که در شرایط خاصی به کارآید. در مقابل، توانمندی اصلی سازمانی شما، حول محور هدایت و سازماندهی قابلیت هایی میچرخد که مربوط به پیدا کردن راه حل در بازار است.

ازاینرو، در خصوص توانمندی سازمانی باید به دنبال توانایی هایی که در ادامه آورده شده باشید:

  • کار با شرکا و سهامداران خارجی
  • به حداکثر رساندن منابع موجود
  • تنظیم اهداف بلند مدت و کوتاه مدت واقعی
  • سیستم های مدیریت استراتژیک جهت رسیدن به اهداف و بررسی پیشرفت

فردی که در سازمان شما در زمینه ی مدیریت نوآوری تجربه داشته باشد، کمک کننده خواهد بود. اگرچه با طرز فکر درست و تمرکز بر بهبود توانایی شرکت خود در این حوزه، میتوانید آن را به قدرتی بزرگ تبدیل کنید.

ساختار

ازآنجاییکه توانمندی عمدتا به قابلیت مربوط میشود، ساختار، به سیستم ها و فرآیندهای کسب و کار موجود در سازمان اشاره دارد. کنترل نوآوری ضروری است، و ساختار، آن را ممکن میکند.

ساختارِ درست، بزرگتر از مجموع اجزای آن است. ساختار، به سازمان اجازه میدهد تا کارآمد تر عمل کرده و ایده های قدرتمند تری تولید کند.

هرچه موانع میان یک ایده ی نوآور و مشتری های اصلی شما کمتر باشد، بهتر است. اصولا نوآور ها قانون شکن اند- به این معنی که از انجام کارها به روشهای سنتی سازمان شما فاصله دارند.

فرهنگ

وقتی صحبت از مدیریت نوآوری میشود، فرهنگ شما، یا موفقیتتان را بزرگ میکند یا آنرا بسیار کم جلوه میدهد. فرهنگ درست، نوآوران را جذب کرده و حفظ میکند، در صورتیکه فرهنگ غلط آنها را دور میکند.

اولین عامل گسترش فرهنگ نوآوریِ مثبت اینست که چگونه رفتارهای خاص را ترویج داده و مانع رفتارهای دیگر شوید. رفتارها و جنبه های فرهنگی که به نوآوری کمک میکنند شامل موارد زیر میشوند:

بهترین ایده پیروز میشود- فرهنگی که تضمین کند که ایده های کارمندان بر مبنای شایسته سالاری ارزیابی میشود، نوآوری های بزرگتری را به ارمغان می آورد. به جای به کارگیری عوامل کندکننده و سلسله مراتب ها در پذیرش ایده ها، هرکسی میتواند موجب پیشرفت سازمان شود، اگر پیشنهاداتشان هم راستا با اهداف کسب و کار باشد.

سرعت عرضۀ محصول به بازار- در دنیای امروز، این اغلب شرکت استکه ابتدا ایده ایی را که پیروز میشود به بازار می آورد، زیرا شما میتوانید سهام بازار را قبل از افرایش رقابت به دست آورید. همچنین میتوانید این کار را بر روی محصولات و خدمات با چرخه عمر سریع تر تکرار کنید.

یادگیری مداوم- کارمندان را ترغیب کنید که یادگیری را جدی بگیرند. تیم هایی که همواره در حال یادگیری هستند، ذهن های تیزی دارند و میتوانند فرصت هایی را شناسایی کنند که به آسانی بتوان نوآوری داشت.

شکست، بخشی از فرآیند- یکی از بزرگترین موانع پیشرفت پایدار، اینست که راه حلی پیشنهاد شده ایی که جواب نداده به گونه ایی بد بوده است. قرار نیست همه ی ایده ها اجرایی شوند و این مشکلی ندارد- اما لازم است تیم شما این را بداند (و به طور واضح از رهبران سازمان بشنوند.)

استراتژی

به طور خلاصه، استراتژی شما برنامه ریزی بلند مدتی است که برای سازمان انجام میدهید تا به اهداف مالی و دیگر اهداف تان برسید.

با استراتژی درست، میتوانید با اطمینان، ایده های نو را آغاز کنید و مسیر درست را از میان چند گزینه انتخاب کنید. بدون استراتژی مشخص، بیهوده تقلا کرده و به دنبال فعالیت ها و اقداماتی میروید که در دراز مدت هیچ خدمتی به شرکت شما نمیکنند.

استراتژی شامل تخصیص اعتبارِ منابع نیز میشود، و باید بر فرآیند مدیریت نوآوری شما بر اساس منابع موجود اثر گذارد. این تخصیص اعتبار ممکن است در طول زمان تغییر کند، همانطور که شما کم و بیش منابع را در جهت توسعه ایده های جدید تغییر میدهید.

سخن آخر

در هر سازمانی ایده های خلاق و مهم میتواند از سمت هرکسی ارائه شود، چه مدیر اجرایی ارشد باشد و چه دستیاری در بخش خدمات مشتری. ایده های نو منجر به اقدامات و فرآیندهایی در جای مناسب خود برای مدیریت نوآوری در شرکت میشوند.

منبع مقاله

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.